رد شدن به محتوای اصلی

صاحب همت در پیچ و خم های زندگی، هیچ گاه با یاس و استیصال رو به رو نخواهد شد. ناپلئون

سخن بزرگان از رادیو پیام / دو

صاحب همت در پیچ و خم های زندگی، هیچ گاه با یاس و استیصال رو به رو نخواهد شد. ناپلئون

*****


مقیاس ارزش انسان اهمیتی است که به وقت خود میگذارد . رالف امرسون

*****


پادشاهی که مردمش از او فروتر بنشینند در فزونی و برتری نیست او در ته چاه کبر و خود بینی فرو افتاده است . ارد بزرگ

*****


گناهکاران همیشه در دادگاه وجدان خویش مبرا هستند! . ژورنال

*****


کار ما نماینگر قابلیت های ماست . گوته

*****


هیچ چیزی برای یاد گرفتن کوچک و هیچ چیزی برای انجام دادن بزرگ نیست . ویلیام وان هورن

*****


هیچ کس نزند بر درخت بی ثمر سنگ . سعدی


رادیو پیام
http://www.radiopayam.ir/show_note.php?nd=65

و
http://bufsystem.persianblog.ir/post/254/

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

ارتفاع

آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد . ارد بزرگ ارتفاع بالای برکه ها، بالای دره ها کوهها ، جنگلها، دریاها ،ابرها بالای خورشید بالای مرزها، ستاره ها، ای روح من با چابکی عبور کن و همانند شناگری ماهر که امواج را نمی فهمد شادی کنان عبور کن از عظمتی عمیق با لذتی وسیع پرواز کن دوراز بخارهای بیمارگون و خود را در هوایی زیبا زلال ساز و بنوش همانند شرابی ناب و الهی آتش روشنی را که میدرخشد در فضاهای صاف و پاک در ورای همه ی دردها و غمها خوشبخت آنیست که بتواند با بالهایی قوی بسوی دشتهای روشن و آرام پرواز کند خوشبخت آنیست که افکارش همانند غزلاغ بطرف آسمانها ازادانه پروازکند بالهایش را بروی زندگی بگستراند وبی درنگ بفهمد زبان گلها و اشیا صامت را بودلر ترجمه : شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

سیصد جمله - ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران

سیصد جمله مجموعه ای از سخنان قصار و کوتاه ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران بخش نخست کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران بخش دوم کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران

4

● بعُد سوم آرمان نامه ی اُردبزرگ ● بخش چهارم(4) ● ● بعُد سوم آرمان نامه ی اُردبزرگ ● بخش چهارم(4) ● ____ چرا تکرارم نمیـکنی...؟!____ چرا دیگر تکرارم نمیـکنی...؟! چرا در واپسـین لحظه های عاشــقی در میان یادها وخاطره ها... آندم که بر شانه های پـرواز نشسـته ای تا " دورشدن " را بیآموزی!! در میان خیالت... مرغک دلم را ، هـمراه خـویش نـُبردی؟ نمیدانستی مگر، عاشقانه میخواهمت ؟! ... پس ازاین اما... دیگر،بالهای پروازم ، گشوده نخواهد شد... در آبی ِ بیکرانِ عشق ...اما...آه... چرا دیگر تکرارم نمیکنی؟ مگر نبود آن" لحظـه های قسـم" آن لحظه لحظه ی سرودن ِ ترانه های عاشقی در... بند... بندهای " پیوند" در عاشقانه واژه های " باتو میمـانم" ... "بی تو میمیرم " !!! اما...چرا چرا چهره ام را، که تا همیشه ، آینه ی خویش میخواستی ..حتی...لحظه ای ، درخـاطرت نبود؟!چرا...؟ چگونه توانای رفتنت بود؟! چگونه پرواز را "در فصل کوچ" بی من... به بالهای رفتن سپرده ای؟! چرا امروز تکرارم نمیکنی ...